::تـفريحي::(ایستگاه خنده)مطالب جالب.خنده دار.مطالب فیس بوکی.خبرهای طنز داغ داغ |
دختره از آموزشگاه رانندگی
بر میگشته........
ازش میپرسن چه طور بود؟؟
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
میگه فضا خیلی معنوی بود
هر طرف میپیچیدیم مربی
میگفت
.
.
.
.
یا ابولفضل!!!!!!!
ﺧﻮﺍﻫﺮﺯﺍﺩﻩ ﯼ ۵ ﺳﺎﻟﻪ ﻡ ﺭﻭ ﺑﺮﺩﻡ ﺳﻮﭘﺮﻣﺎﺭﮐﺖ ﺑﻬﺶ ﻣﯿﮕﻢ ﻋﺰﯾﺰﻡ ﭼﯽ ﺩﻭﺱ ﺩﺍﺭﯼ ﺑﺮﺍﺕ ﺑﺨﺮﻡ ؟ ﻣﯿﮕﻪ ﺷﮑﻼﺕ … ﮔﻔﺘﻢ ﺍﯼ ﺟﻮﻧﻢ ! ﭼﻪ ﺷﮑﻼﺗﯽ ﺑﺨﺮﻡ ﺑﺮﺍﺕ ؟ ﯾﻫﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻪﻫﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻪﻫﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻪﻫﻬﻬﻮﯼ ﭼﺸﻤﺎﺷﻮ ﺗﻨﮓ ﮐﺮﺩ ﮔﻔﺖ : ﺷﮑﻼﺕ ﺗﻠﺦ ! ﻣﺜﻪ ﻃﻌﻢِ ﺯﻧﺪﮔﯽ … ﻣﻦ :| ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺩﺍﺭ :| ﺷﮑﻼﺕ تلخ :| چرا دخترها هزار جور بزک دوزک میکنند؟چون میدانند با اون قیافه هاشون هیچکس نمیاد سراغشون گارسون : چه میل دارید ؟ آب میوه ؟ سودا ؟ شکلات ؟ مایلو (شیرشکلات)؟ یا قهوه ؟
مشتری : لطفا یک چای گارسون : چای سیلان ؟ چای گیاهی ؟ چای بوش ؟ چای بوش و عسل ؟ چای سرد یا چای سبز مشتری : سیلان لطفا گارسون : چه جور میل دارید ؟ با شیر یا بدون شیر ؟ مشتری : با شیر لطفا گارسون : شیر ؟ پودر شیر ؟ یا شیر غلیظ شده ؟ مشتری : شیر غلیظ شده لطفا گارسون : شیر بز ؟ شیر شتر یا شیر گاو ؟ مشتری : لطفا شیر گاو گارسون : شیر گاو های مناطق قطبی یا شیر گاو های آفریقایی ؟ مشتری : فکر کنم چای بدون شیر بخورم بهتره گارسون : با شیرین کننده میل دارید ؟ یا با شکر یا با عسل ؟ مشتری ؟ با شکر گارسون : شکر چغندر قند یا شکر نیشکر ؟ مشتری : با شکر نیشکر لطفا گارسون : شکر سفید ؟ قهوه ای یا زرد ؟ مشتری : لطفا چای رو فراموش کنید فقط یک لیوان آب به من بده گارسون : آب معدنی یا آب بدون گاز ؟ مشتری : آب معدنی گارسون : طعم دار یا بدون طعم ؟ مشتری : ای بمیـــــــــــــــــری الهـــــــــی ترجیح میدم از تشنگی بمیرم فقط به شرط این که تو خفه شی و گورتو گم کنی دیشب خیلی خسته بودم، واسه همین تصمیم گرفتم زودتر بخوابم. تازه چشمم رو هم افتاده بود که یه دفعه از خواب پریدم. از رختخواب بلند شدم و دیدم همسایه پایینی مهمون داشته و حالا هم دارند تشریف می برند. تو مراسم و مهمانی ها به محض اینکه اعلام رفتن کنیم، خداحافظی ها از همون کف زمین که نشستیم شروع میشه و تا چشم کار میکنه، تا جایی که همدیگه رو اندازه یه مورچه می بینیم، ادامه پیدا میکنه:
خب احمد آقا ، صغرا خانم!
“خیلی زحمت دادیم، با اجازه تون از حضورتون مرخص میشیم.”
با گفتن یه همچین جمله ای، تراژدی سریال یانگوم وار خداحافظی شروع می شه. بیشتر از چهل بار توی خونه یارو خداحافظی می کنیم. حالا حساب کنید مثلا ۶ نفر آدم اومدن مهمونی و حالا دارن می رن بیرون. به طور مستمر و بی وقفه همه می گن:
«خداحافظ»
صاحب خونه بدبخت، پس از کلی پذیرایی و دولا و راست شدن حالا باید به اتفاق اهل و عیال بره دنبال مهمون ها، مستمراً جواب خداحافظیه اونا رو بده:
“خداحافظ ، خداحافظ ، خداحافظ ، قربون شما ، خداحافظ ، خداحافظ ، ببخشید بد گذشت، خداحافظ ، خداحافظ…”
حالا اومدن دم در:
” … خب اصغر آقا ببخشید مزاحم شدیم ، تو رو خدا شما هم یه شب تشریف بیارین.
“خداحافظ ، خداحافظ ، چشم، حتماً مزاحم میشیم، سلام برسونین ، خداحافظ ، خداحافظ…”
توی این دسته اگر تعداد خانم ها از دو نفر بیشتر باشه که دیگه واویلاست. تازه دم در خونه یادشون می افته دستور پختن قورمه سبزی و رنگ موها و آخرین خریدها و جدیدترین دکوراسیون رو به هم بگن و تو تمام این مدت صدای دلنشین «خداحافظ ، خداحافظ» مرتباً به گوش می رسه.
حالا همه سوار ماشین شدن و سرنشینان از چهار طرف ماشین تا کمر بیرون اومدن و دارن دست تکون می دن:
“خداحافظ ، خداحافظ ، خداحافظ “
راننده هم برای عرض ارادت اون موقع شب ۵ تا ۶ بوق به معنی «خداحافظ» برای مستقبلین میزنه.
حالا دیگه ماشین رسیده ته کوچه و این بار دیگه فریاد می زنن:
“خداحافـــــــــــــظ ، خداحافـــــــــــــــظ ، خداحافـــــــــــــظ…”
آخه یکی نیست بگه مگه میخواین برین سینه کش قبرستون که دل نمی کنین از هم!؟
تازه فردا ساعت ۱۱ صبح یکی از خانم هایی که دیشب مهمون بوده زنگ میزنه به صغرا خانم و میگه:
“صغرا جون ممنون بخاطر پذیرایی دیشب؛ والله زنگ زدم بگم دیشب این بچه ها حواسم را پرت کردن یادم رفت ازت خداحافظی کنم!!!”
قط جنبه طنز داره.پسرا جوگیر نشنا!!!!!!!!!!!!!! وقتی که مهربونن ———-> مثل یه خرگوش ملوس دوست داشتنین یه دوستی دارم همیشه میاد باهام مشورت میکنه ! شرایط "داف" شدن در ایران: اسم بچه هاي نسل آينده :
|
|
[ طراح قالب: آوازک | Theme By Avazak.ir | rss ] |